دلتنگ مهسا هستم

ساخت وبلاگ
 

از کلاس پنجم تا سوم راهنمایی در اپارتمانی سه طبقه در مشهد زندگی میکردیم. یادم هست هر زمانی که معصوم یا مامان غذایی درست میکردند که بو و بلنگ ـ بر وزن پلنگ ـ  بلند میشد و در راه پله ها  می پیچید حتما من یا خواهر  را با یک ظرف کوچک یا بزرگ از غذای ان روز می فرستاند دم خانه همسایه طبقه اول یا دوم که بوی غذا پیچیده مبادا خانوم دکتر یا خانوم الف یا دختر یا پسرشون هوس کرده باشند و البته که این رابطه دو طرفه بود و خیلی از اوقات خانوم طبقه دوم پسر کوچکش را با ظرف خورشت قیمه یا حلوا یا شیرینی می فرستاد خانه ما و طبقه اول هم که صاحب خانه مان همراه سه دختر و مادرش زندگی میکردند هم همین کار را میکردند. همه و همه به این دلیل ساده که کسی از اهالی این اپارتمان ممکن هست با بوی غذای خانه دیگری به هوس بیفتد و دلش بخواهد و درست نیست که دل مردم را سوزاند.

این هایی که دایما   -لطفا به قید دایما توجه کنید - در شبکه های مختلف اجتماعی از همه چیز و همه کس زندگی شان عکس می گذارند  این هایی که ظاهرا روز در میان می روند رستوران یا هر روز یک لباس جدید می پوشند یا سالی دوازده ماه به سفر هستند و هر چند ساعت لایو و اپدیت می گذارند  این ها و نسل این ها یکی از بی شعورترین ابنای بشری هستند. کلمه سطحی برایشان بهترین هست. یعنی شعورشان از یک سطحی نمی رسد و نمی تواند برسد به درک این مطلب که سوزاندن دل آدم ها ان هم در این شرایطی که مردم به نان شب محتاج هستند نه تنها گناه دارد بلکه عقوبت هم دارد و بی جزا نمی ماند. البته که هیچ چیز مطلق نیست و هر جایی استثناهایی هست و البته که یک عده زندگی شان را از همان راه تبلیغ کردن می گذرانند اما اخر تا چه حد بی شعوری؟

ما در فرهنگی بزرگ شده ایم که می گویند بوی غذا بلند شد برای زن باردار همسایه یک ظرف ببریم یا این قدر بوی و بلنگ راه نیندازید که فلانی حامله هست و هوس میکند . پشت همه این اموزه های فرهنگی این سنت ها یک دلیل محکمه پسند و محکم هست. این ها را در ذم بچه مردم نمی گویم در فامیل نزدیک هم هستند افرادی که روز و شب  زندگی لوکس و تجملی و لاکژی شان چشم من یکی را در اورده است و حالم را خراب کرده است. نه به خاطر حسادت باور کنید حسادت نیست. کفرم از بی عقلی و بی شعوری شان هست . همین و البته تضادهایی که در عکس ها و در واقعیت زندگی شان می بینم و می دانم و شنیده ام. در همین راستا من فیس بوق و اینستا ام را کاملا پاک کرده ام و هر دو دو سالی هست به رحمت خدایی پیوسته اند.

همه چیز مادی شده همه چیز دیکته شده به ما همه چیز از قبل برای مان تعریف شده . دلم مهسای یاغی ده سال قبل را می خواهد که با مشت می زد توی دهان این استکبار جهانی و بقیه چارچوب ها و معین شده ها و خودش برای خودش تعریف میکرد که چه چیزی ارزش هست و چه چیزی ضد ارزش . اخ که دلم ان مهسا را می خواهد ....

سوهاضمه مغزم...
ما را در سایت سوهاضمه مغزم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : freesoul1983 بازدید : 103 تاريخ : چهارشنبه 17 بهمن 1397 ساعت: 18:44